نشسته بودم طبقه پایین حوصلم به چوخ رفته بود تصمیم گرفتم برم یکیو اذیت کنم
اومدم طبقه بالا دیدم بابام تو بالکنه
از اتاق کوچیکه به بالکن یدونه پنجره هست
بابام سرش تو گوشیش بود
پنجره رو باز کردم در سکوت تمام وایستادم
یهو گفتم:بابا یه سوال(با صدای بلند و رسا)
بابام:یا ابلفضللللل
من:خب حالا یه سوال
-بگو
-به نظرت گاز و ترمز ماشینو باهم فشار بدیم اسکرین شات میگیره؟
-اره اره
-عه واقعا؟
-اره
-خب باشه بای بای ما رفتیم
و اومدم اینور😂اون یا ابلفضلش خ خنده دار بود 😂😂😂😂😂